یه جای دنج

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

یه جای دنج

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم

دوشنبه 13 آبان !

 سلام !  

فرشته کوچولوی ناز من 9 آبان ساعت 4:45 دقیقه بعدازظهر با وزن 3:330 گرم و قد 49 سانت به دنیا اومد. قرار بود ظهر به دنیا بیاد که اونقدر اون روز بیمارستان زایمان اورژانسی داشت که هی اونایی که حالمون خوب بود افتادیم عقب و دیرتر بردنمون اتاق عمل . این دفعه بی هوشی کامل گرفتم و از این بابت بسیار بسیار خوشحالم چون خیلی خوب بود. انگار از یه خواب عمیق بلند میشه ‌آدم اصلا هم گیج نبودم و حس بدی نداشتم. وقتی بهوش اومدم تو ریکاوری بودم و می خواستن انتقالم بدن به اتاقم. وقتی اومدم اتاقم تا کمی حالم بهتر بشه و بتونم چشمام و کامل باز کنم و هوشیار بشم دخترم رو هم آوردن که قربونش برم ندیده عاشقش بودم دیدمش عاشق تر شدم. دختر چشم و ابرو مشکی و مو مشکی نمکی من که البته بی نهایت شبیه داداشش و باباشه. هر کی می بینتش میگه فتوکپی خوش صداش و البته به نظر خودم شدیدا شبیه نوزادی های ایلیاست با این تفاوت که دخترم ظریف تر و دخترونس چهرس . هنوز رنگ پوستش مشخص نیست که چه رنگیه چون وقتی آرومه سفیده و به محض اینکه میخواد گریه کنه سرخ میشه . دخترم دختر گلیه هزار ماشالله فقط تنها مشکلی که وجود داره و دیگه داره یواش یواش کارم به گریه می رسه اینه که شیرم خیلی کمه و از اونجایی که دکترگفته بچه رو گشنه نگه ندارید و با قاشق شیرخشک بدید ما به رونیا شیرخشک با سرنگ میدیم و بهش کلک می زنیم. این طوری که اون شروع به مکیدن میکنه و میدونم که شیری به دهنش ریخته نمیشه و مامانم یا باباش هم از کنار با سرنگ شیرخشک می ریزن تو دهنش . این باعث شده که خانوم تنبل بشه و وقتی می می خالی تو دهنشه و می بینه شیر کم میاد یانمیاد گریه می کنه و می می نمی خوره و دنبال شیرخشک می گرده . خیلی نگرانم دوست دارم بچم شیرخشکی بشه تو رو خدا دعا کنید شیرم زودتر زیاد بشه تا دیگه احتیاجی به شیر کمکی دخترم نداشته باشه .  اگه کسی هم راهی بلده برای حل این مشکل یا تجربه ای داره بگه شاید این مشکلم حل بشه .

  

اینم عکس دختر کوچولوی من 3 روزگی :

  

 

  

 

دخترم عین گنجشک همش زبونش بیرونه و میخواد شیر بخوره :

 

 

  

 

 اینجا هم داشتم عوضش می کردم خواب از سرش پریده بود وگرنه همش خوابه :

 

 

  

 

از داداشش بگم که حالا یه کم بهتر شده . اما یکی دو روز اول اجازه نمی داد هیشکی دست به خواهرش بزنه . اینجا تازه از بیمارستان اومده بودیم خونه مامانم و هنوز خونه خودمون نیومده بودیم و یه کم هم مهمون داشتیم. از ترس اینکه کسی به رونیا دست نزنه رفته بود نشسته بود یه کنار و رونیا رو هم گرفته بود بغل و اجازه نمی داد هیچکس به رونیا نزدیک بشه . دماغ قرمز و چشمای قرمزش رو ببینید. اونقدر گریه کرده بود که چرا دایش و بقیه رونیا رو هی بغل می کنن. آخرش خودش گرفت بغل نشست یه گوشه تاخیالش راحت شد.

 

 

 

 

از کامنت های همتون هم ممنونم. از همه دوستانی هم که لطف کردن تماس گرفتن ممنونم. یه معذرت خواهی هم به دوستانی که لطف کردن اس ام اس دادن و من نتونستم جواب اس ام اسشون رو بدم بدهکارم من تازه از دیروز گوشیم و گرفتم دستم. خوب دیگه درک کنید دیگه شدم مادر گرفتار .  

راستی یه سوال . من الان شکر خدا دیگه بخیه هام درد نداره و می خوام از امروز شکمم رو ببندم. کسی شکم بند خوب یا گن خوب یا راهکاری برای بستن شکم یا کلا تجربه ای در این زمینه نداره که زودتر و بهتر باعث جمع شدن شکم بشه؟ ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.  

در آخر ازتون می خوام لطف کنید و برام دعا کنید تا مشکل شیرم زودتر حل بشه دوست دارم دخترم هم مثل داداشش شیر خودم رو بخوره نه شیر کمکی .  ممنونم ازتون ! 

نظرات 106 + ارسال نظر
آیلار دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت 12:25

وإِن یَکادُ الّذینَ کَفَروا لَیُزلِقونَکَ بِأَبصـرِهِم

لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ و یَقولونَ إِنَّهُ لَمَجنونٌ *

و مَا هُوَ إِلاّ ذِکرٌ لِلعَـلَمین
---------------------------------------------------------
هزار ماشاله چقده نازه این رونیا خانوم خدا حفظش کنه.

شیرین دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت 12:03 http://www.shirinvazendegi.persianblog.ir

ماشالله به این دخمل نازت
انشالله هر دوتاتون سلامت باشید

نلی دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت 12:02 http://royayesabz.blogfa.com

در مورد شکم بند هم من خودم عمل ابدومینوپلاستی کردم که دو ماه تمام دکتر بهم گفته بود شکم بند باید تنم باشه و فقط موقع حمام درش می آوردم. و خیلی خیلی ازش راضی بودم چون وجودش زیاد اذیت نمی کرد. گن oppo
ضمناً سایز بندی داره که یادت باشه حتماً سایز خودت رو بگیری

نلی دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت 11:57 http://royayesabz.blogfa.com

عزیز دلم. خیلی خیلی مبارک باشه عزیزم
مثل مااااه می مونه این گوگولی. از طرف من دستای کوچولوشو ببوس حتماً.

دریا دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت 11:27 http://daryaaa.persianblog.ir

وای عزیز دلم چقدر نازه
ماشالا خیلی خوشگله

مامان پرنیان دوشنبه 13 آبان 1392 ساعت 11:23 http://eparniyan.blogfa.com/

جانممممم چه تپل و خوشگلهههه.هزار ماشا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد